احسان عشق مامان و بابااحسان عشق مامان و بابا، تا این لحظه: 16 سال و 3 ماه و 10 روز سن داره

برای احسانم می نویسم..

وقتی پسر پادشاه گرسنه میشه..

مامان من خوراکی می خوامممممممممممممممممممممم.. مامان: خوراکی نداریم عزیزم احسان: من چی بخورم پس؟ من دلم میگه خوراکی می خوام.. مامان: پرتغال بدم.. نه.. سیب می خوای؟ نه.. نون پنیر بدم؟ نهههه.. سمنو می خوری؟ نه تخم مرغ نرم می خوای؟(همون نیمرو) نه.. پلو درست کنم؟ پلو می خوااااااااااام الان.. پلو ساده ؟ نه عدس پلو با قلم می خوام.. مامان : جانمممممممممممممممم؟؟؟؟؟؟؟؟!!!!!!!!!!!!! الان من از کجا عدس پلو با ماهیچه بیارم.. اون موقع ست که مامان دست به کار می شه و میگه بازوان پر توان برسین به داد این ناتوان... خلاصه جای همه خالی بعد از 2 ساعتی دوندگی غذا حاضر شد ولی در...
21 اسفند 1390

اندر باب فیلم دیدن..

وقتی پسر پادشاه در حال دیدن یه فیلم یا یه سریاله از لحظه ای که شروع می کنه به دیدن باید کسی در کنارش باشه تا لحظه لحظه های او کارتون یا فیلم رو تو ضیح بده مخصوصا وقتی که برای چندومین بار اون فیلم رو می بینه.. مامان الان اون شیره از اون بالا می پره پایین.. الان اون فیله گوشاشو جمع میکنه این پسر تو هورتون خیلی غمگینه .. و هر 5 دقیقه یکبار می پرسه مامان این سی دیو دوست داری و من باید بگم خیلی چون اگه بگم نه میگه: اااااااااااااا مامان خیلی قشنگه اگه بگم خوبه میگه: نه بخند مهربون بگو خیلی دوست داری.. کلا پادشاهی میکنه .. جای همه خالی ...
18 اسفند 1390

من یک مادرم..

زیبا نیستم اما مادرت هستم موهایی دارم سیاه که نه شب را به یاد می‌‌آورد نه ابریشم نه سکوتِ شاعرانه پوستِ گندمی دارم که نه به گندم میماند نه کویر و چشم هایی دارم‌ که گاهی‌ سیاه میزند گاهی‌ قهوه ای و گاه که به یاد مادرم می‌‌افتم عسلی میشوند و کمی‌ خیس دست‌هایم .... دست هایم دست هایم مهربانند و هر از گاهی‌ برایِ تو شعر می‌‌نویسند مرا همینطور ساده دوست داشته باش.. ...
13 اسفند 1390

احسان و موسیقی

یکی از عمده علایق پسر پادشاه ایجاد آهنگ با انواع اصوات موسیقیه.. یاد همه هست وقتی کوچیکتر بود یه دف خونه مامان جونش بود که کل تفریحش زدنضربه و ایجاد آهنگهای موزون بود .. شاید باور نکنید ولی اگه هنگام ایجاد صدا از اون دف کسی احسانو نمی دید باور نمی کرد که این پسر پادشاه باشه.. یه عکس تو آرشیوه عکساش بود حیفم اومد نذارم البته بگم که علاقه خواسی به ویولن داره که به ربط به شرایط قبل از تولدش نیست روزگارتون پر لبخند.. ...
13 اسفند 1390

دفتر نقاشی..

برای دیدن ادامه نقاشیهای دفتر احسان بفرمایید ادامه مطلب موشک به روایت احسان ترافیک نقاشی.. خورشیدی که ساعت بن تن داره.. خاله ستاره در حد تمرین.. رنگین کمون به همراه یه بچه خرچنگ و یه خورشید محو.. خاله ستاره به همراه تاج گل به روی سر.. سوسک بالدار روی دفتر نقاشی احسان.. این یه اورمله از توع دایناسورهایی که دوتا بال کوچیک دارن ولی آتیش از دهنشون نمییاد بیرون.. سفینه های فضایی به همراه ادمهای فضایی.. شخصیت شاخدار در سی دی بن تن.. گوسفند یا گوسپند تو سی دی بره ناقلا.. اژدها.. چهار دست.. روح فضایی و بچش.. مامان خ...
9 اسفند 1390

احسان ساعت 1 بامداد..

وقتی پسر پادشاه ساعت 1 بامداد فیلش یاد هندستون میکنه و دلش حموم می خواد.. همه شهر بسیج می شن تا خواسته آقا برآورده بشه .. اینجا چند تا عکس بعد از اجرای دستور قبله عالم داریم که براتون می ذارم. قبله عالم اون شب دلشون خواست جلوی جعبه متحرک یا همون تی وی خودمون بخوابند از این رو ما وسایل رفاهشون رو منتقل کردیم به اتاق تی وی ...
9 اسفند 1390

دلنوشته هایم همه برای توست..

وقتی برای تو می نویسم انگشتانم خیلی آرام به روی صفحه کلید حرکت می کند.. انگار احساساتم از انگشتانم هم می گذرد.. چشمانم هر قدر هم که خسته باشد از نگاه کردن به این دنیا برای تو همیشه ذخیره ای ما فوق تصور دارد.. می نویسم برای تو برای تک تک لحظاتت می نویسم ذره ذره ی روحم را که انگار تسخیر شده در آسمان هوایی که نفسهای تو در آن است.. من به عشق در نگاه اول اعتقاد دارم به اولین لمس دستان نحیفت به اولین منحنی لبهایت که من لبخند تفسیرش کردم.. من به تمام هستی تو اعتقاد دارم.. به اولین قدمی که به سویم برداشتی .. به اولین صدایی که می گفت : د...
1 اسفند 1390
1